این یک مطلب طولانی است خواهشمندم وقت بگذارید و بخوانید.
به نام حق یا رایت که همبشه تکلیف همان لزوم ازادی حداکثری بخصوص برای زنان و لزوم مبارزه با خشونت است و این در سایه حاکمیت حقوق بشر لائیک بر سیاست کشور است.
همیشه حق با زن است و مرد نسبت به زن در رعایت حقوق وی مکلف است. ولی در ایران چون وحوش جنایتکار و خشونت دوست ، قانون و فرهنگش را ساخته اند ، زن همیشه در خطر است. زن در خطر باشد ، محبت و لذت و زیبایی و مهربانی و سازندگی و خلاقیت نابود میشود و اعمال شیطانی نظیر خشم و حسادت و طلبکاری و زشتی و ضمختی و زجر و غم و کمکاری و عصبانیت و جنایت و فقر و تهمت و مردسالاری حاکم میشود.
توجه کنید دین اسلام و برده داری و زن ستیزی و کارگر ستیزی و کارمند ستیزی همگی توسط مردان خودخواه که ضد لذت و ضد زیبایی و قلدر دوست و ضد زن هستند گسترش و پایدار مانده.
کارگران و فقرا فقط وقتی عدم حاکمیت مرد بر زن را بپذیرند و لذت و زیبایی و رقص و آواز را بد ندانند و سکس و پورنوگرافی که همگی تحت رضایت و خواست آن زن انجام دهنده بدونداجبار باشد ،را بد ندانند از بردگی آزاد خواهند شد وگرنه چنین کارگرانی بسیار حسود و جنایتکار خواهند شد.
کاری که دگر آزاری شدید نباشد گناه بزرگ نیست و حکم سنگین نظیر زندان یا شکنجه یا قتل ندارد.
در جهان مدرن نگاه خشمگین مرد به زن مصداق خشونت ولی نگاه خشمگین زن به مرد چون نوعی کاربرد اعتراض و دفاع دارد مصداق خشونت نیست.
در جهان مدرن سیلی زدن و هرگونه درد و رنج دادن و گرسنه و تشنه نگاه داشتن مصداق بارز شکنجه حساب میشود.
در جهان مدرن اگر زنی شغلش کارگر جنسی باشد یا بازیگر فیلم پورنوگزافی باشد و کاملا لخت به خیابان آمده باشد، به موجب فرهنگ و به موجب قانون ، مردان به خود اجازه نمی دهند مزاحمش شده، فحاشی کنند یا متلک گویند یا دست به بدنش بزنند، چنانچه مزاحم او شوند مردم و پلیس مدافع آن زن خواهند شد. 
لذت و شهوت و آزادی زن چیز خوبی هستند و برده داران حسود و لاتها و بیسوادان مدعی پیامبری آنان را بد اعلام کرده اند.
لذت یعنی حداکثر شادی و خوشحالی که تمام با بیشتر حواس پنجگانه و روح و مغز را شاد کند.
شهوت یعنی میل و اشتیاق شدید. مثلا اگر شما پنج ساعت در روز کتاب بخوانید نسبت به کسی که یکساعت می خواند شهوت بسیار دارید. مثلا لاتها میل شدید به تعیین تکلیف حهت حق کشی و میل شدید به دعوا دارند پس شهوت دعوا دارند. مسلمانان میل شدید به ضدیت با لذت و شادی دارند پس شهوت گسترش زجر و غم و عذاب دادن دارند.
شهوت جنسی لذت زا و اگر به میل و اراده و اجازه زن رابطه برقرار شود و رعایت بهداشت شود رفتار دگرآزاری ندارد و به شرط در چهارچوب اسلام نبودن عملی خدایی است. اسلام تبلیغ می کند دین ضد شهوت است، ولی بسیاری از بایسته های اسلام علاوه بر شهوت بودن دگرآزاری و شیطانی و مضر برای انسان و جامعه است.
مطابق زیست شناسی لذت یعنی سیگنال انجام بده و درد یعنی سیگنال انجام نده که توسط خالق در انسان قرار داده شده یا اگر خدایی نباشد به صورت طبیعی در انسان هست. چون ادیان باستانی توسط لاتها و قلدرهای بیسواد و کمسواد خلق و بعا خدا نسبت داده شده، سراسر نفهمی و خریت و خرابکاری است.
درک عمله و بنا از درک مهندس درباره ساختمان و باید ها و نبایدهایش برایتان معلوم شده و درک مردم حسود و متعصب و خشونت و زجر و درد طلب خاورمیانه با درک مردم مهربان و آزاداندیش و با گذشت و لذت و شادی دوست اروپا از زن و هنر و زیبایی متفاوت است.
در جهان مردسالار یونان باستان افلاطون نظریه ازدواج باز را مطرح کرد که زنان و مردان دارای تفاهم بطور چند همسری زن و جند همسری مرد با هم رابطه عاشقانه داشته و فرزندانشان را مشترکا بزرگ و تربیت کنند و برای تربیت از الگوی حکومتی استفاده کنند. سقراط و افلاطون و ارسطو پشت سر هم تسناد و شاگرد هم بودند. ارسطو استاد اسکندر شد. این سه علی رقم استاد شاگردی نظرات متقاوت و انتقادی نسبت به هم داشتند.
در کشورهای اروپایی که زن حداکثر آزادی و امنیت و رفاه و آسایش را دارد، هنوز مردسالاری حاکم است و برابرسالاری نشده و خیلی مانده زن سالاری شود.
در جهان هنوز برده بودن زن یعنی انواع فحش به زن به جای مرد و انواع ناسپاسی و طلبکاری دربرابر زیبایی های زنانه و ممانعت از چند همسری برای زن و تعیین تکلیف مردان برای زنان و تعیین تکلیف شوهر برای زن کم و بیش وجود دارد.
مردان خشونت و جنایت می کنند زنان بی گناه فحش می خورند
در ایران در حالیکه تمام جرم و جنایات و خلافکاری ها توسط مردان به خلافکاران یاد داده میشود و پدران به پسرانشان دگرآزاری و حق کشی و لات بازی و خشونت یاد می دهند، سایر مردم در برابر این آزارها به مادر و خواهر و همسر و دختر آن مرد خلافکار فحش های ضد زن و تحقیر زن می دهند! مادر قحبه = مادر زشت کرپار یا کیرم دهن زنش = تجاوز به زن و ...
در ایران دید نسبت به زن به قدری بد است که اصلاح را سخت کرده و علتش یکی ترس از تابوشکنی و مبارزه با خرافات دین اسلام است دومی لذت ستیزی و شادی ستیزی در فرهنگ ایران است و سومی حسود پروری در ایران و اسلام است و چهارمی عدم مبارزه با لاتها و بی ادب ها و شرخر هاست و پنجمی خشونت دوستی و طلبکاری و بی قدر دانستن دیگران توسط مردان و ششم سود اقتصادی برای شرخران و قوادان پلیس و مافیا است که قوانین اسلام و یهود و زرتشت را در جهان حاکم و پایدار کرده است.
مشکل اصلی خود دین اسلام و خود مردان خاورمیانه هست. آیا تا حالا فکرکردی مردان خاورمیانه ضد زن هستند و پنجاه درصد جامعه انسانی ایران برده هستند؟
یعنی زن ها برده مردها هستند؟
با پر رویی تو مرد ایرانی با پذیرش و تبلیغ فرهنگ ضد زن و لات پرور اسلام، ضد خواهرت و ضد مادرت و ضد دخترت هستی و ضد همسرت هستی و ضد زن غریبه و ضد زن خارجی هستی؟
وقتی ۵۰ درصد جامعه ضد بقیه باشد همه چیز خراب میشود؟
زن و مرد در ادیان باستانی بخصوص اسلام برده قلدران شده و خشونت و حسادت و تابو سازی و بی وجدانی اصل و پایه شده است
توجه فرمایید، ادیان باستانی ضد زن هستند و به شدت فرد محور یا اولیگارش محور هستند و به شدت قلدر محور هستند؟
دین اسلام یک دین برده دار است. تبعیض یک نوع برده کردن است. اسلام انسان را برده خدا کرده. نامسلمان را برده مسلمان کرده.
مردان مسلمان را طبقه بندی کرده و فرضا مردم معمولی را برده مقامات و رانتخواران و مافیا کرده است.
در محله لاتها و قلدرها و شرخر ها را مسلط بر مردم عادی کرده است.
اسلام زن را برده مردان کرده است. بگونه ای که حکومت اسلامی که می گوید حامی زن چادری مسجد برو هست براساس قوانین قرآنی که بر قوه قضائیه اش حاکم است به همراه دیدگاه قرآنیکه مردان مسلمان دارند برای زن چادری صاحب رانت بسیار خطرساز است چه برسد زن بی گناه امروزی که انواع سکس استایلها از زن سرد جنسی و زن همجنس گرا تا زن معمولی بی حجاب تا زنان بیگناه مثل زمان مدل لختی و زنان پورنوگرافر را شامل میشود.
همچنین زنان ورزشی و هنری محجبه و بیحجاب.
چرا زن برده است ؟ در کلیه نظام های برده کردن هدف حاکم کردن موارد زیر بر روحیه انسان ها و فرهنگ جامعه و قوانین و سیاست جامعه است. حاکم کردن:
۱- مردان بر زنان
۲- ثروتمندان بر فقرا
۲- قدرتمندان اجتماعی بر ضعفا
۳- مافیا بر کل مردم
۴- قدرتمندان جسمی بر مردم عادی
۵- خشن ها بر ملایم ها
۶- جنگ طلب ها بر صلح طلب ها
۷- ترس بر رشادت
۸- حسادت گرایی و نفرت محوری بجای مهربانی عشق و وجدانگرایی
۹- غیرت بجای رشادت
۱۰- همیشه درگیری بجای همیشه آرامش
۱۱- تخریب بجای سازندگی
۱۲- درد و غم و شکنجه بجای لذت و شادی و مهربانی
۱۳- دروغ محوری بجای حقیقت محوری
۱۴- ضمخت دوستی و ظرافت ستیزی
۱۵- تکلیف گرایی بجای حق گرایی (رایتیسم)
۱۶- قهرمان مداری بجای اصول گرایی
۱۷- طبیعت ستیزی و تابوسازی و ممانعت از تابوشکنی
۱۸- وحی محوری بجای علوم تجربی و منطق و وجدان گرایی.
۱۹- خجالت و حیا برای زنان و ضعفا و پررویی و وقاحت برای مردان و قوی ها
۲۰- موافقت با مرگ و شکنجه به جز قصاص
۲۱- زندان بی مورد یا بی تناسب
۲۲- هوچی گری و عدم آزادی بیان
۲۳- زورگیری از راه خدعه
۲۴- زورگیری از راه قدرت
۲۵- موارد دیگری هم به فکرم رسیده بود که قابل اضافه کردن است...
چون جامعه انسانی افرادی دارد که خود را رهبر می کنند و این رهبران از زور اسنفاده می کنند و تبعا مردان هستند و این مردان که رهبر میشوند از برده کردن خوششان می آید حالا که جامعه مدرن شده است از یک چیز نمی خواهند بگذرند و آن مخالفت با بردگی زن است چون هم خودشان و هم مردان تحت بردگی اربابانشان از این خوششان می‌آید یعنی همگی می خواهند زن هنوز تحت بردگی مرد و خرافات باشد.
دین زرتشت و یهود و اسلام، زنان بیگناه را مورد حمله قرار داده است و این حمله ها در قالب توهین و تحقیر و وضع قوانین ظالمانه توسط جهان بینی وارونه است. یعنی هر چیزی که واقعا خوب است را بد و زشت و درست و هر چیزی را که واقعا بد است را خوب و زیبا و درست اعلام کرده است.
توجه کنید موارد زیر مفید برای انسان است:
آزادی اندیشه و آزادی بیان و لذت جویی و لذت دادن ، شادی و شاد بودن و مهربانی و روابط عمومی خوب و باوجدان بودن و زایش و پرورش و گذشت و نوع دوستی و ظریف دوستی و هنر دوستی و عقل محوری وجدان محوری و احساس محوری و پرستاری و عدم تبعیض و حق طلبی.
اکثر صفات فوق را زنان دارند یا در زنان زیادتر است.
موارد زیر برای انسان مضر است:
۲۵ مورد ذکر شده در لیست حاکم کردن برده داری و مواردی از قبیل ترسو بودن و خجالت، زجر و غم و درد و قلدرمحوری و زورگویی و تعیین تکلیف برای مسدودیت و محدودیت حق و شکنجه و قتل و تبعیض و مرگ.
اکثر صفات فوق را مردان دارند یا در مردان زیادتر است.
در دوران باستان ابتدا حق و حقیقت با طرف قوی تر و قلدرتر نبوده است و بعد با ظهور فرعونیان و حمورابی و بنی پال و زرتشت و موسی و محمد جهان بینی و احکامی در جامعه خود را با زور جا داد که زورمحوری و قلدرمحوری و مردسالاری شد.
و خدا آفریده شد! خدا توجیهی برای وضعیت حاکمیت جامعه مردسالار شد. مثلا در اروپا و یونان از باستان حکومت دموکراسی و چند حزبی بود پس چند خدایی رواج یافت، ولی در خاورمیانه پادشاهی و تک حزبی بود پس تک خدایی رواج یافت و بحث دو خدایی زرتشت از این پیش آمد که بدی نمیتواتد از خدا باشد پس خدای بدی ها یا اهریمن معادل شیطان نام گرفت ولی اسلام و یهود بدی را از خدا توسط مخلوقی به نام شیطان اعلام کردند.
چون ادیان باستانی توسط قلدران و برده داران و ظالمان بدون استفاده از وجدان و علوم تجربی و جهتدار نوشته شده است نوشته با تبیین شده است، با وجدان و احساس و عقل انسان در تضاد است، پس آنان برای توجیه و اجباری کردن و الزامی کردن جهان بینی و احکام دینشان، به دروغ اعلام کرده اند همان خدایی که جهان را آفریده پیامبر و کتاب و جهان بینی و احکام دین را تعیین و تبیین کرده است.
نزدیک ترین پیامبر که محمد رسول الله است خدایی معرفی کرد که عاجز از برآورده کردن معجزات معقول طلب شده بود. کفار و مشرکین می گفتند خورشید از مشرق به مغرب در حرکت است اگر خدایت قادر مطلق است بگو از مغرب به مشرق حرکت کند یا کره ماه در محور شمال جنوب حرکت کند. محمد از طرف الله گفت چه از خود راضی هستید و خدا به این قلدری و عظمت بیایید حرف شما را گوش دهد و قانون خود را تغییر دهد؟ در جای دیگر برای معجزه کسانی که یادشان رفته بود بسم الله بگویند مزرعه شان توسط خدا خشک شده بود.
خواننده گرامی توجه فرمایید مثلا خطوط هوایی یک کشور ادعای خدایی کند و معجزه بخواهد و مردم بگویند برای اثبات خدا بودنت هواپیما هایت را از فرضا آبی به سبز تغییر رنگ بده و قبول نکند ولی برای اثبات خدا بودنش به کسی که یادش رفته به رئیس آن هواپیمایی سلام کند آزار رساند و مثلا چمدانش را بدزد.
یعنی جنبه خرق عادت معجزه کشک و پشم شده یا آن هم نشده چون کشک و پشم حداقل وجود دارد و چیز با ارزشی هستند ولی معجزات الله یا دگر آزاری است و کسی ندیده و فقط افراد معدودی دیده اند.
مثلا معراج رفتن محمد رسول الله، مستلزم شکستن قانون فشار و هوا و خلا بوده و مستلزم شکستن قانون تنفس بوده و مستلزم قانون خرسواری بوده که خر پرواز کند و جاذبه را بشکند و در فضا مثل موشک برود و خرش هم کله اش انسان از نوع زن زیبا بوده است که شکستن قوانین ژنتیک است. خب تو که این همه قانون شکستی ، چرا در برابر خواست کفار و مشرکین حجاز به جای معجزه بهانه آوردی ؟ مثلا خورشید را از سمت مشهد به کربلا در حرکت است برای مدتی یا همیشه جهت حرکتش را بر عکس می کردی. این معجزه به معراج رفتن را فقط حضرت محمد دیده سر راهش هم در خواب دستمالش را به ستونی در اسرائیل بسته بوده و باعث جنگ ها شده. یعنی این معجزه اش هم جنبه زمین خواری داشته است!
اون یکی هم که بسم الله نگفته یک شرخر مثل مش قاسم و ممد ابول و رمضون یخی بیشتر لازم نداشته یک شری برسانند خشک شود.
این یعنی از اساس این دینها در سطح فکر و جهت حق نمایی ، افکار و اعمال مردان و پادشاهان زورگوها و قلدرها و شرخر ها و مافیا بوده است.
یعنی ادیان می گویند حق با طرف قوی تر و قلدر تر است. ادیان توسط لات ها و اوباش و زورگوهایی تاسیس شده که سواد و مشاعره و داستان سرایی دوست داشته اند یا اینکه ادیان توسط باسوادهای اجیر شده تاسیس شده تا جامعه را مطابق سلیقه دیکتاتورها و قلدرها و اوباش نگهداری کند.
در این بین زن ستیزی خیلی مهم بوده و هست. و آزادی زنان به مسائل زیر مرتبط است.
یک مسئله که با آن زن ستیزی می کنند نیاز مردان به کسی جهت خانه داری و بچه داری است
دومی نیاز دیکتاتورها و اوباش و مافیا به محکوم کردن زن است.
سومی این است که در قالب دین و فرهنگ مسموم تحمیلی عاداتی بوجود آمده که زشت است ولی زیبا تصور شده و تابو شده است.
چهارم قانون زیبایی ستیزی و لذت ستیزی است تا زنان را محکوم کنند.
مثلا گفته اند زن زیبایی اش را نمایان کند زشتکردار و بد کردار است؟ قانون گزاران چرا چنین غلط زیادی کرده اند؟
یا زن باید فقط به شوهرش لذت برساند!
این برای دشمن کردن مردان بوده است.
یعنی با تبلیغ مرد را حسود کرده اند زیبایی تن یا صدای زیبا یا رقص زیبای همسر یا خواهر یا مادر یا فرزندش را کسی نبیند!
یا حتی زن را که در رابطه جنسی محق تر از مرد به تعدد شریک جنسی است را به یک شریک محکوم کرده اند. در این بحث حقانیت زن و ناحق بودن مرد را ثابت می کنیم.
تابو یعنی چیزی که ذاتا بد نیست و حتی بسیار خوب هست را عمدا بد اعلام کنند.
مثلا مهربانی جنسی یک زن را نسبت به همگان یا نسبت به یک گروه مرد صاحب فهم و احتارم متقابل ممنوع کرده و فقط رابطه یک زن و فقط بایک کمرد ولی مرد با هر زنی میتواند رابطه برقرار کند کرده اند.
همچنین رابطه جنسی و عشقی زن با زن که کمترین خطر بیماری های مقاربتی را دارد و حتی عملا حرمسرای بسیاری از خلافای اسلام زنان به علت عدم فرصت شاه با هم رابطه با آلات مصنوعی انجام میدادند را بد و مجازات سنگین اعلا م کده اند.
این تابو است که نمایش برهنگی زن و نمایش اندام جنسی زن زشت است. یعنی ذاتا عیب ندارد بلکه نمایش زیبایی است ولی به مصلحت با مصلحت هایی این را ممنوع و بعد زشت اعلام کرده اند. این نصلحت چیزی جز بقای ساختار برده داری نیست. یعنی مصلحت مردان قلدر است که به زن انگ بزنند.
نمایش راطه جنسی زن و مرد یا همان تئاتر و فیلم پورنوگرافی بد نیست که خوب هم هست. اصلا رابطه خلقت و لذت و مهربانی است. چرا زشت اعلام شده به علت تبلیغات شدید مذهبی و مردسالارانه و برده دارانه.
بر اثر تبلیغات چند هزار ساله نمایش و دیدن حرکات زیبای زنانه و نمایش و دیدن رابطه جنسی زن و مرد که نمایش خلقت و مهربانی و لذت و شادی و زیبایی تن زن است زشت و کثیف و بدکرداری اعلام شده است ، ولی نمایش و انجام خشونت بوکس و شکنجه و قتل و بخصوص در کشورهای اسلامی زشت و بد که نیست خوب و سفارش شده است. یعنی انواع آزار و اذیت موقت و دایمی نظیر زجر دادن و غم دادن و درد دادن و ناقص کردن و عیب دار کردن و زشت کردن و خراب کردن و آبرو بردن و بی احترامی کردن و حسادت کردن و .... و حتی قتل و سلب زندگی و نمایش آن در قالب تئاتر و مانور و فیلم و ورزش خوب و زیبا و درست کرداری است.
اگر تجربه خود را قاضی کنید می فهمید مردانی که لات و قلدر هستند از نمایش زیبایی و لذت بردن و لذت دادن دیگران متنفر هستند برای خود لذت و برای دیگران ضد لذت می خواهند.
در دنیای مدرن دانشمندانی گفته اند که اگر زنان و دختران بدن خود را در قالب عکس و فیلم نمایش دهند موجب رفع تابو و دوستی مردان با جنس مخالف خواهد شد به شرطی که مردان تحت باورهای غلط باستانی و برده داری نباشند ولی در جهان اسلام دایم توسط حکومت ها و رهبران بزرگ و کوچک مذهبی و مافیا و سرمایه داران و لات ها و اوباش جو تبلیغاتی در همه مکان ها و عرصه ها علیه زنان و دختران مدرن و سکسی هست.
توجه کنید که دختران و زنان سکسی اگر مجبور شوند یا تحت پرورش زوری خاص جهت روابط و نمایش سکسی بشوند، علاوه بر بی گناهی مظلوم هستند و هرگونه توهین و بدگویی و بی ادبی و اذیت و مجازات کاملا بی شرمانه و ضد انسانی بوده و هست و خواهد بود. درست است آن زنان مردان را شاد و خوشحال کرده اند و کار خیر کرده اند ولی هرگونه اجبار و سختی دادن برده داری محسوب از اجر محکوم کسر نمی کند ولی بر مظلومیت برده و گناهکاری و بدکاری مجبورکننده ها می افزاید.
اما اگر زن خودش تمایل به سکس و تعدد شریک جنسی داشته باشد باز زن بدی نیست زن بدی نیست بلکه موجب خوشحالی و لذت و آرامش مردان متعددی در زندگی خود میشود. ولی به علت جو ستمکارانه و مردسالارانه که ۲۵ مورد ظلم و ستم را برشمردیم لات ها و اوباش و ثروتمندان و مافیا و رانت خواران و شرخرها و دین داران هستند که به این زنان توهین و فحاشی و اذیت می رسانند.
در ایران و جهان اسلام مردان را می خواهند نسبت به ادمهای خوب یعنی نسبت به دختران و زنان بویژه سکسی ها و نسبت به هنرمندان و نسبت به دانشمندان و نسبت به کارگران مودب و امثال این مردم ، طلبکار و دشمن بار بی آورند.
مرد ایرانی دکتر می رود با طلبکاری به دکتر می گوید خدا شفا می دهد نه تو!
بنا و مکانیک و بساز بفروش و تعمیرکار ایرانی همیشه کار را ناقص و گران تحویل می دهد و طلبکار است.
پلیس و نبروهای مسلح بجای حمایت از مردم حامی مافیا و شرخرها هستند و خودشان را ارباب مردم میدانند. این پلیس ها دست شرخر و قواد را بازگذاشته و شریک کاری انها هستند.
برای کلاه شرعی به دروغ قواد را دلال محبت و سکس نامیده اند.
همچنین به دروغ می گویند قواد و کص کش مردی است که برای احترام به زن یا زنانی که دوست دارند شریک جنسی متعدد داشته باشند از آنان حمایت یا با انان همکاری می کند. چنین نیست و این لغت در مورد این مردان مصداق ندارد.
همچنین قواد مردی که ازدواج باز یعنی همسر زن چند شوهر باشد، نیست.
اینها سبکهای مختلف روابط سکسی است وبا قوادی فرق دارد که در اسلام به علت اینکه اسلام مانیفیست سرکوب زن است توسط اسلام جرم اعلام شده است.
در حقیقت قواد شرخر یا مافیای جنسی است. اوباشی است که انواع مزاحمت برای زن ایجاد می کند.
در ایران، با یاد دادن لغت غلط به مردان و زنان ناآگاه یا خارجی یا امضا گرفتن و جعل امضا از اسرا و روشهای مختلف انواع بازی با لغات که به سودجویی های قضائی منتعی میشود رواج دارد و باید مواظب باشید.
به هر حال، قواد یا کص کش مردانی شرخر هستند که توسط مذهبیون وابسته به مافیا حمایت شده و انواع جنایت و مزاحمت علیه زنان بی گناه میکنند آنها زنان را دزدیده یا با زور در خانه زن ساکن و با همکاری پلیس و قضائیه این زنان را وادار به انجام رابطه جنسی با افراد نامطلوب و به روش نامطلوب و در جای نامطلوب و به دفعات نامطلوب و زمان نامطلوب می کند. مثلا قواد می بیند زنی تنها و بی کس هر ماه یکبار رابطه جنسی با مردی جدید دارد فوری یک یا دو قواد در خانه زن با زور ساکن و مانع رفت و آمدش میشوند و زن را وادار می کنند روزی مثلا با دو نفر یا ده نفر رابطه جنسی برقرار کند با انواع نامطلوبی ها.
این تنها نیست قوادها، به دستور ثروتمندان و مذهبیون هرکاری می کنند، مثلا زن سردی جنسی و عدم تمایل به رابطه عشقی و سکسی داشته باشد ولی مستقل زندگی کند در برخی شهرستان ها زشت و تابوشکنی حساب میشود قوادها همان بلا را سر او نیر می اورند.
یا زن تنها زندگی می کند و هر روز مردانی از شرکت محل کارش برای مشاعره و فرضا گفتگو خانه اش بیایند و گاه پسر عمویش مهمانش باشد، در چنین وضعیتی قوادها علیه زن و مهمانانش توطئه و جنایت می کنند و همان بلای جنسی را بر سر زن می آورند.
قوادی در لایه های خشن اسلام هست و آخوندهای اصلاح طلب کاملا ضد آن بودند و قوادها شناسایی و معدوم میشدند.
چرا زن از همه لجاظ حقانیت جنسی بیشتری نسبت به مرد دارد و مرد نسبت به رعایت حقوق زن و حمایت از زنان سکسی غریبه نیز مکلف است
اینکه در ایران ضدیت با زن و ضدیت با آزادی زن در حد بالاست به مسائل مافیایی اقتصادی بر میگردد:
اولا معدودی از پلیس و قوه قضائیه و شرخرها و قوادها هر چه زن ازادتر شود درامدشان کمتر میشود. دیگر با مزاحمت ایجاد کردن برای بد حجاب و بی حجاب و تولد و رقص و پارتی و عروسی کسب درامد غیرقانونی نخواهند داشت. دیگر برای خریدن شلاق و سنگسار و زندان نمی توانند پول دراورند. و شرخرها بهانه برای گیر دادن به بیگناهان جهت عربده کشی و لات بازی و نقد چک و بیرون کردن مستاجر و اذبت صاحبخانه و ابطال قراردادهای تجاری و .... یکی از پر شاخه نرین بهانه ها را از دست میدهد و قوادها نیز کارشان را از دست خواهند داد.
تجار و سرمایه داران و حزبی ها نیز دیگر به بهانه های سکسی نمی توانند راحت تر چک نقد کنند و از شرخر و قواد بهره گیری کنند.
پس همه این ها دست به دست هم می دهند، و مانع می شوند آزادی های مرسوم در جهان مدرن به زنها در ایران داده شود. و انواع کارشکنی از قبیل رشوه به کشورهای خارجی و وبسایتهای معروف جهانی و استخدام لاتها جهت عربده کشی و برگزاری جلسات فرهنگی حجاب و جنایت علیه شرکت کنندگان و رهبری تقلبی زن زندگی آزادی شدن و دعوت به اعتراض جمعی و دستگیری و جنایت علیه زنان شرکت کننده از طریق خدعه های متعدد و ایجاپ ناامنی و ... از جمله این اقدامات ضد اصلاحات فرهنگی و ضد اصلاحات قانونی است.
اما در مورد تعدد شریک جنسی و ارتزاق از راه رابطه جنسی برای زن صحبت کنم. در ایران اکثریت مردان قبل و بعد ازدواج دایم رابطه با زنان متعدد دارند ولی زن ها نه!
ولی بر اساس وجدان و عقل این زن هست که محق به تعدد شریک جنسی و محق به ارتزاق از راه سکس است. و این مرد است که حق حاکمیت بر زن را ندارد.
جرا؟
چون اولا زن اگر نخواهد بچه دار شود مثل مردان بزن و در رو نبست:
۱- زن مشکلات عادت ماهیانه و حیض دارد.
۲- زودتر از مرد پیر میشود
۳- مرد همبشه لذت میبرد ولی اگر مرد نخواهد خوب عمل کند فقط مرد لذت می برد و زن لذت نمی برد.
۴- زن بیش از مرد مجبور است به خودش برسد.
۵- زن زیبا و قشنگ و به نوعی گل و پروانه است.
۶- زن ظریف و ضعیف تر است.
اگر علم همه مشکلات فوق را حل کند تازه زن هم مثل تو بزن و در رو میشود و هر دو برابر میشوید و باز هم زن محق است.
حالا مرد پرو و آشغال که مشکلاتی ندارد باید حاکم بر زن شوی و از او لذت ببرد و بعد از کیف کردن او را اذیت و تحقیر کند؟
جون مردان زور دارند و جامعه مردمحور است مردان هر گوهی می خورند عیب ندارد ولی زنان با وجود محق بودن باید فحش بخورند و محدودیت و ممنوعیت داشته باشند و تحقیر و زندان و شکنجه و اعدام شوند؟
دوم اینکه اگر زن قبول کند بچه دار شود مشکلات حمل بچه در شکم و انواع درد و رنج حین حاملگی و زایمان طبیعی دردناک و اگر زایمان سزارین باشد حداقل مثل یک جراحی روده یا کلیه دردهایی تا مرخصی دارد. سپس شیر دادن و زبان یاد دادن و تر و خشک کردن و پرورش یجه.
خب این همه درد و رنج بچه است گه اصلا زن باید مختار باشد. مثلا بگوید می خواهم بچه هایم از مردان سیاه پوست و سفید پوست و زرد پوست باشد! اوست که حق دارد.
یعنی اصلا خیانت زن به همسر در رابطه و شریک جنسی چه بچه دار شود و چه نشود یک جوک است. چون اصلا زن محق است ولی مرد تقریبا مکلف است ولی در ادیان باستانی برعکسش کرده اند.
شلاق و زندان و سنگسار و اعدام و شکنجه در مسایل جنسی برای زن یعنی قصاوت و سنگدلی و حتی برای مرد نباید چنین مجازاتهایی باشد چه رسد برای زن.
کلا در حقوق بشر اعدام و شکنجه فقط برای قصاص مرگ و شکنجه شدید اثبات شده باید باشد.
در غرب سیلی زدن مصداق شکنجه است ولی استثنا سیلی زن به مرد چون جنبه دفاغی دارد شکنجه محسوب نمیشود. نکته اینکه می گویند گاهی زنانی در خیابانهای کشورهای غربی یک دفعه بدون جنبه دفاعی از روی دیوانگی یا عصبی بودن سیلی به مردانی معمولا قوی هیکل میزنند و مردان با خنده و تعجب برخورد می کنند ولی در ایران لات ها و قلدرها به قدری از خود راضی و ضد زن هستند که هر نوع شوخی یا جدی را می خواهند با خشونت پاسخ دهند که فرهنگ ضعیف کشی ایران است.
نکته مهم این بود که زن محق به تعدد شریک جنسی است. یعنی اگر زنی خواست با مردان متعدد رابطه برقرار کند گناه نکرده و مردان بسیاری را خوشحال کرده است. ولی فرهنگ برده داری و قلدر پروری خاورمیانه و حتی جهان از این عصبانی نمی شود بلکه معدود مردان بیمار روانی جنسی که شعلشان لات و شرخری است با تشویق پولدارها و سیاستمداران و مافیا و مذهبیون علیه زن ها اقدام می کنند. این مردان و مشوقانشان همواره توسط مردان هوشمند و قوی مخفیانه به انواع مسمومیت ها و ضربه ها مقتول و از رده خارج شده و میشوند.
1400 سال ساخت فرهنگ ضد زن توسط شرخر ها و قوادان مذهبی
مسئله دیگر وباش در ایران پسرها هستند که با دوست دختر خود خوب رفتار نمی کنتد. مثلا جلوی دوست دخترش مهربان ولی انواع زشت گویی ها را پشت سرش نزد دوستات لات و اوباشش می کند.
در حالیکه زنان حتی کارگران جنسی یا این حوری های زمینی با مهربانی مردان ایرانی و مسلمان را مستفیض می کنند آنان نسبت به همه زنان پر رو و متخاصم هستند.
آنها از فرهنگ شیطانی اسلام و ایران یاد گرفته اند که نسبت به محبت زنان با خشم و طلبکاری رفتار کنند.
بیشتر این رفتار زن ستیزی ناشی از تبلیغات در سطح خانواده و رسانه ها و مدارس و دوستان است و توسط لاتها و اوباش جنسی فرهنگ نوجوانان و جوانان زا به بدی هدایت می کنند.
مثلا در مدارس و محله ها لاتهایی وجودددارند که مزاحم همه تیپ زن میشوند. و این لاتها به سایر پسرها مستقیم یا غیر مستقیم انواع فحاشی و لغات بد انواع تجاوز و زن ستیزی و انواع طلبکاری و قدر نشناسی را یاد میدهند و شرخر دوستی و فواد پروری را گسترش می دهند و روی جوانان بی تربیت . مذهبی را علیه دختران آوازخوان و رقاص و ورزشکار باز می کنند.
این لاتها به قدری ناغافل و خزنده و پنهانی فرهنگ توهین و تحقیر و خشونت را رواج داده اند که مثلا شما در خانواده های متجدد خارج تحصیل کرده بیحجاب بالا شهر می بینی پدر دختر منتج از تبلیغات مردان سنتی و لات محل کارش دخترش را از تحصیل در موسیقی باز می دارد.
لاتها کارشان ناامنی برای زنان است و مردان تحصیلکرده چون چک نقد می کنند یا چون مسائلی را حل می کنند همه مانع از برخورد حذفی و تادیبی لاتها و شرخرها و قواد ها میشوند.
تابوی نمایش زیبایی ها
در دین اسلام آنچه واقعا بد است خوب اعلام شده و آنچه واقعا خوب است بد اعلام شده و در این راه روی تقویت عصبانیت مرد و تقویت حسادت مرد و تقویت نگرانی پارانوئید مرد بسیار تاکید شده و با کمک اشرار و تبلیغات جامعه را دچار بیماری ها عدم نمایش زیبایی ها کرده. لذا در اسلام رقص و آواز زن که حتی در ادیان باستانی برای رقص و آواز از نوع سکسی و شهوانی و همگانی زن احترام قائلند حتی رقص و آواز بسیار خشک و معمولی مجازاتهای سنگین دارد. در اسلام نمایش زیبایی های بدن برهنه زن و نمایش زیبایی رابطه جنسی زن و مرد که نوعی لذت توامن با مهربانی است را بسیار بد در حد زندان و شکنجه و اعدام میدانند که این شیطانی و ضد طبیعی و ضد بشری بودن اسلام را نشان میدهد.
در مورد نمایش زیبایی های زنان فرض کنید همسر یا دخترتان یا مادرتان با خواهرتان مایو بیکینی پوش در خیابان یا فیسبوک باشد. جز نمایش زیبایی چیزی نیست. گویی گل یا پروانه ای را می بینند! سینه های زیبا و ساق و ران زیبا و قوس کمر زیبا. حتی اگر مردی این را ببیند و شهوتی شود نمایش اثر زیبایی آن زن است و هیچ عیب و گناهی بر أن زن نیست.
حرکات زنانه و عشوه و رقص های محرک زنانه یک رفتار طبیعی پذیرفته شده توسط جهان است.
یعنی همسر شما که هر دو تک همسری را کاملا پذیرفته اید اگر حتی لخت شود و کص و کون زیبایش را مردان دیگر ببینند جز زیبایی و زیبا کردن محیط کاری نکرده و پاداش معنوی هم دارد.
اگر لاتی گفت خاک بر سر زنت یا خودت که لختی به مادر و خواهر و زن و دختر خودش فحش داده چون نمایش گل را زشتی میداند.
با فحش لات و اخوند نه زنت حامله می شود نه بی ارزش ولی ان مردان گوه بودن خودشان و ذلیل بودن زنان خودشان را ثابت می کنند چون با این آزاری که در گفتار یا عمل به زنان بی حجاب و لخت و هنرمندان آواز و رقص می کنندروی سایر مرپان را به زنان محجبه وابسته به لاتها و آخوندها باز می کنند.
وقتی همه مردان از حقوق زنان دفاع کنند
کلا در جهان اگر روزی مردان برای همه نوع زنان احترام قایل شوند و حق زنان بر تعدد شریک جنسی را بپذیرند و عدم حاکمیت مرد بر زن را بپذیرند و رقص و آواز دختران و زنان را بپذیرند و هم جنسگرایی زنان را بپذیرند و لات ها را سرکوب کنند و متجاوزین به زن را سرکوب و مجازات کنند. تازه زمینه برای تعالی انسان در اقتصاد و علم فراهم خواهد شد. به جهلن سوم و کشورهای اسلامی تا وقتی رن ستیزی و اسلام دوستی وجود دارد نباید فرصت ترقی تکنولوژی و نظامی داد و بعد از نابودی دین اسلام و قبول و حاکمیت لائیتیسه و هیومنیسم و حقوق بشر لائیک بر جامعه باید به این کشورها اجازه تکنولوژی بدهند.
به خاطر بسپارید در مسایل جنسی همیشه حق با زن است. اگر زن کارگر جنسی و پورنوگراف باشد و کاملا لخت در خیابان یا دشت باشد مردان حق فحاشی و متلک و حق دست زدن به بدن زن یا حق تجاوز ندارند و در کشورهای مدرن مردم و پلیس از آن زن دفاع خواهند کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر